Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-18@03:21:50 GMT

شخصیت‌های حقیقی؛ بدون تقدس‌پروری

تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۷۲۴۲

شخصیت‌های حقیقی؛ بدون تقدس‌پروری

و­یژگی دیگر در عملیات عطش این است که شخصیت‌های موثر در این اثر همان گونه هستند که باید باشند. شخصیت‌های حقیقی و ملموس بدون اینکه نویسنده بخواهد تقدس‌پروری کند و به رزمنده‌ها بعد آسمانی ببخشد.

به گزارش مشرق، «دو کوهه کجا، شاخ شمیران کجا؟» نامش را چه خوب گذاشته‌اند. تنگه ابوقریب. شاید هم تنگه ابوغریب بوده باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جایی که عرصه بر شیران زمین تنگ می‌شود اما غریبانه تا لحظه‌های آخر مقاومت و ایستادگی می‌کنند.

تنگه ابوقریب را بیشترمان نه دیده‌ایم و نه می‌دانیم کجاست. اما به گوشمان آشنا آمده است. کتاب «عملیات عطش» راوی واقعه بزرگی در تنگه ابوقریب است که طعم عطش و خون می‌دهد.

می‌خواهم بگویم گاهی هم می‌شود با هر دو زانو به زمین افتاد و در خاک نشست اما ایستاد. ایستادن معانی مختلفی دارد. در لغت ایستادن یعنی سر پا و افراشته باشی. خیلی‌ها از جنس من و شما ایستادند تا معبری را حفظ کنند و بعد از آن بود که بر طبل آتش‌بس جنگ نواخته شد.

نویسنده دست به روایت واقعه‌ای زده که به شدت دراماتیک است اما اصل را بر حفظ اصل واقعه گذاشته و واقعی را بدون صحنه‌آرایی در رئالیستی‌ترین حالت ممکن روایت می‌کند. با این همه در آغاز نکاتم بر «عملیات عطش» این نکته را سنجاق می‌کنم که گاهی مخاطب تصویر و تجسم بیشتری از متن می‌طلبد که دست نمی‌دهد.

مهمترین خصیصه در عملیات عطش این است که نویسنده در تمام صحنه‌ها حضور تاثیرگذار و متحرک دارد. این که می‌گویم متحرک به معنای این است که عنصر نویسنده در داستان منفعل نیست و انعطاف‌پذیری دارد و در نهایت همین حضور پررنگ نویسنده در وسط معرکه سبب زیبایی زبان و استاتیک شدن روایت شده است. نویسنده در میان خرده روایت‌ها حضور دارد. با اینکه قصه، روایت مستند از راویان معتبر است.

نویسنده با این­که تجربه زیستی و تجربه عمیات عطش گردان عمار را نداشته است. اما آنقدر تحقیقات کامل و جامعی انجام داده و آنقدر با واژه‌ها دست و پنجه نرم کرده است که گویا به یک شبه تجربه زیستی دست پیدا کرده است. و این تجربه آنقدر پررنگ است که گویی نویسنده در روایت حضور دارد و آنچه را می‌نویسد به چشم دیده است. در واقع فرایند دیدن موثر در طول روایت کاملا مشهود است. با این همه شاید در روایت عملیات عطش اگر فضا بیشتر تشریح می‌شد می‌توانست منجر به تصویر شود.

زیبایی زبان روایت هم اگر چه از جنس هنر است و حس، اما در روایت قرار نیست نویسنده فضل‌فروشی کند و به اصطلاح شعله ادبی زبان روایت را بیشتر کند. زبان روایی در این گونه از ادبیات، نقش بسیار مهمی به عهده دارد و آن پرهیز و اجتناب از احساس گرایی‌ست. این موضوع یکی از سختی‌های کار در ادبیات پایداری و تاریخ شفاهی کشورمان است. خصوصا اگر نویسنده به لحاظ اعتقادی و علاقه قلبی درگیر واقعه باشد.

در عملیات عطش ساختار زبانی و زبان روایی اثر قرص و محکم و پاکیزه است. نویسنده به زبان فصیح و ساده‌ای وقایع را روایت می‌کند و فرم روایت به گونه‌ای است که مخاطب جذب واقعه می‌شود نه این که میان زبان روایت و بروز واقعه سرگردان باشد.

نکته دیگری در ساختار زبانی یا کلامی روایت اهمیت دارد، آمیخته نشدن تحلیل با خبر است. در عملیات عطش تحلیل با خبر درهم نمی‌شود و آنچه تصویر می‌شود خبر است. به همین خاطر است که ریتم روایت کمی تند است و مخاطب را هم با خود می‌کشاند. در مورد ضرباهنگ می‌خواهم بگویم که برخاسته از فرم است. نویسنده می‌داند از چه حرف می‌زند و مخاطب را هم می‌شناسد. اگر چه گاهی تعلیق را چاشنی کارش قرار داده است اما نمی‌خواهد مخاطب را تشنه یا آزرده سازد. مسیر روایت را مستقیم طی می‌کند تا مقصد. بنابراین ریتم روایت تند است و کلمات اضافه‌اش صیقل خورده است.

نکته مهمی که در عملیات عطش دیده می‌شود این است که علی‌رغم اینکه مخاطب در مواجهه با اثر و واقعه بار احساسی زیادی متحمل می‌شود اما در کلمات کتاب از احساسی نوشتن و جهت‌دهی عاطفی خبری نیست. و دوباره می‌خواهم این انتقال حس را ناشی از فرم بدانم. این که نویسنده بتواند حس را منتقل کند و مخاطب را به لحاظ حسی درگیر کند یعنی این­که چرخ دنده‌های فرم و زبان روایت بهم جفت و جور شده‌اند.

دلیل ندارد برای انتقال حس زبان آغشته به احساس شود. زیرا همین احساس ظاهری می‌تواند حجاب حس واقعی مخاطب شود و به او جهت‌دهی کند و در نهایت یک انتقال تصنعی ایجاد گردد. به نظر من در این گونه روایات نویسنده باید سعی کند که احساسات خود را به طور کامل پنهان کند و به بیان دوستان اهل هنر، فضل فروشی نکند تا زبان اصلی روایت و زبان رئالیستی بتواند تاثیرگذار شود و حس را برساند. این نکته مهم به اصل فرم در هنر و البته فرم روایت بر­می‌گردد.

و­یژگی دیگر در عملیات عطش این است که شخصیت‌های موثر در این اثر همان گونه هستند که باید باشند. شخصیت‌های حقیقی و ملموس بدون اینکه نویسنده بخواهد تقدس‌پروری کند و به رزمنده‌ها بعد آسمانی ببخشد. در واقع تاریخ روایت دست‌کاری عاطفی نشده و نمی‌خواهد برای مخاطبان نردبان الهی بسازد و چون بی‌کم و کاست اصل واقعه را گزارش می‌دهد، طیف مخاطبان بیشتری در جامعه خواهد داشت.

نکات حوادث فیزیکی روایت نیز بدون کم و کاست منتقل شده‌اند مثلا از جمله آن‌ها می‌توان به اختلاف میان آراء سپاه و ارتش اشاره کرد. نویسنده در این‌باره همان­گونه که در نقد و نظرها تصریح شده با نگاه بی‌طرف به موضوع عقب‌نشینی ارتش و لشکر ۲۱ حمزه و پیش­روی سپاه و لشکر بیست و هفت و گردان عمار پرداخته است. نویسنده ضمن ارائه تحلیل و گزارش موضوع را تا حدودی روشن می‌سازد. اما تصور می‌کنم مخاطب جدی‌تر و علاقه‌مندتر باید دوباره موضوع را جست‌وجو کند، خصوصا در مورد لشکر ۲۱ حمزه بیش­تر بداند.

می‌خواهم در پایان مطلبم در کنار کتاب عملیات عطش به روایت خاص و نفس‌گیر آقای بایرامی در کتاب «هفت رور آخر» اشاره کنم. هر دوی این آثار از این بعد که از لحظه‌های حساس و پر التهاب پایان جنگ روایت می‌کنند، حس خوف و رجا دارند. مخاطب را با خود به حقیقت جنگ، ورای تصویر احساسی می‌کشانند و هر دو از ساعاتی حرف می‌زنند که اگرچه گفته و ناگفته‌های بسیاری دارد اما به خاطر حساسیت‌هایش مخاطب را جذب می‌کند.

در پایان مهم­ترین ویژگی کتاب عملیات عطش را سوژه خاص آن می‌دانم. زیرا تنگه ابوقریب برای مخاطب اگر آشنا و مشهور است اما اطلاعات روشن و دقیقی حتی به واسطه فیلم تنگه ابوقریب، در دسترس نیست و برگ برنده آقای کلاته عربی را در این می‌دانم که از یک سوژه آشنا حرف‌های تازه و دقیق می‌گوید.

عنوان: عملیات عطش؛ روایت مستند نبرد گردان عمار در تنگه ابوقریب/ پدیدآور: جواد کلاته عربی/ انتشارات: ۲۷ بعثت/ تعداد صفحات: ۲۶۴/ نوبت چاپ: اول.

* لیلا مهدوی / مجلهٔ الکترونیک واو

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین قیمت بایرامی دوکوهه عمار ارتش مشرق سپاه تنگه ابو قریب تنگه ابوقریب مشرق نیوز خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت عملیات عطش تنگه ابوقریب زبان روایت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۷۲۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۳ سریالی که طرفداران «جومونگ» نباید از دست بدهند

سریال «جومونگ» که در سال ۲۰۰۶ ساخته شد، بدون تردید یکی از محبوب‌ترین سریال‌ها در تاریخ تلویزیون ایران بوده است به طوری که هر بار بازپخش این سریال نیز مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است. بعد از پخش موفق این سریال بود که سریال‌های محبوب دیگری مثل «دونگ‌یی» و «امپراتور بادها» نیز وارد فهرست تماشای ایرانی‌ها شدند.

در اینجا قصد داریم سریال‌های کره‌ای دیگری را معرفی کنیم که در ژانر تاریخی ساخته شده‌اند و شباهت‌های قابل توجهی نیز با سریال جومونگ دارند. این سریال‌ها با وجود موفقیت‌ها و جذابیت‌هایشان، در میان مخاطبان ایرانی چندان شناخته شده نیستند.

۱. افسانه (۲۰۰۷) (The Legend)

این سریال روایتی فانتزی و آمیخته با افسانه و تخیل از زندگی یکی از قدرتمندترین پادشاهان گوگوریو به اسم پادشاه گوانگ‌گاتو است؛ داستان سریال بر محور یک سفر افسانه‌ای می‌چرخد؛ سفر ماجراجویانۀ گوانگ‌گاتو برای یافتن چهار یادبود مقدس و تبدیل شدن به پادشاه گوگوریو.

ماجرای یافتن چهار شیء مقدس در این سریال شباهت زیادی به تلاش شخصیت اصلی سریال جومونگ برای یافتن یادبود‌های مقدس پادشاهان چوسان قدیم دارد. به علاوه این سریال نیز به تاریخ امپراتوری گوگوریو مربوط است و از لحاظ فراز و نشیب‌های روایی و جنبه‌های اکشن و عاطفی نیز بی‌شباهت به سریال جومونگ نیست.

۲. دائه جویونگ (۲۰۰۶) (Dae Jo-yeong)

سریال جومونگ روایت تاسیس امپراتوری گوگوریو بود و این سریال روایت فروپاشی آن امپراتوری. شخصیت اصلی این سریال یک شخصیت واقعی تاریخی به نام دائه جویونگ است که در زمان جنگ میان گوگوریو و تانگ در گوگوریو به دنیا می‌آید. پیشگویی‌ها می‌گویند که او پادشاه خواهد شد؛ اما این پیشگویی باعث می‌شود او بخشی از عمرش را در گریختن از دست دشمنانش به سر ببرد. عاقبت جنگ گوگوریو و تانگ به فروپاشی گوگوریو منجر می‌شود؛ اما دائه جویونگ کسی است که مردم آوارۀ گوگوریو را برای برپایی یک قلمرو تازه به نام «بالهائی» رهبری می‌کند و خودش پادشاه این حکومت تازه می‌شود.

۳. شش اژد‌های پرنده (۲۰۱۵) (Six Flying Dragons)

این سریال ۵۰ قسمتی که جوایز زیادی را نیز در جشنواره‌های مختلف کره به دست آورده، روایت تاسیس امپراتوری جوسئون است؛ حکومتی که نزدیک به ۵۰۰ سال در سرزمین کره برقرار بود. شخصیت اصلی این سریال یی بانگ وون است که بعد‌ها با لقب شاه ته‌جونگ به سومین امپراتور جوسئون تبدیل شد. داستان از جایی آغاز می‌شود که بانگ‌وون جوان متوجه می‌شود یکی از متحدان پدرش قصد کشتن او را دارد. این نقطۀ آغازی است برای مسیری که بانگ‌وون برای تصرف تمام کره و تبدیل شدن به یک امپراتور قدرتمند طی می‌کند.

گرچه زمان وقایع این سریال حدود ۱۵۰۰ سال با زمان جومونگ فاصله دارد، اما ساختار روایت این دو سریال بی‌شباهت به یکدیگر نیست؛ در اینجا هم شخصیت اصلی یک شاهزادۀ جوان است که با وجود تهدید‌هایی که در اطرافش وجود دارد، مسیر خود را از میان مشکلات باز می‌کند و با کمک یاران و هوادارانش پایه‌های یک پادشاهی تازه‌تاسیس را مستحکم می‌کند.

دیگر خبرها

  • ۳ سریال کره‌ای که طرفداران «جومونگ» نباید از دست بدهند
  • روایت عملیات وعده صادق از زبان جوانان فلسطینی
  • «پایان باز» نباید به یک مُد مخرب تبدیل شود
  • ساره خسروی؛ مترجم: روانشناسان خواندن «سلام زیبا» را به مراجعین خود پیشنهاد می‌کنند
  • عاطفه آنجا بود
  • شنیدن رنج‌ مردم برایم عادی نشده!
  • ۳ سریالی که طرفداران «جومونگ» نباید از دست بدهند
  • نگاهی به تاریخ جهان در مجموعه نمایشی «هیس هیچی نیست»
  • روایت نویسنده عراقی از صبر استراتژیک و پاسخ استراتژیک ایران
  • نویسنده «بی‌تابی آرزوها» خانواده را بستر روایت قرار داده است